در آغاز تابستان، خورشید از بالاترین جایگاه طلوع خود در افق شمال شرقی برمی‌دمد
و در بالاترین جایگاه غروبگاهی خود در افق شمال غربی فرو می‌رود.
در نتیجه بلندترین روز سال و کوتاه‌ترین شب سال را پدید می‌آورد.
این هنگام برای مردمان باستان که دلبستگی فراوانی به پدیده‌های کیهانی داشته و چنین پدیده‌هایی را در زندگی روزمره، آیین‌ها و باورداشت‌های خود دخالت می‌داده‌اند
اهمیت بسیاری داشته است و آیین‌ها و جشن‌های پرشماری را در این هنگام برپا می‌داشته‌اند.
برخی از بازماندهای آیین‌های آغاز تابستان که ظاهراً بسیار فراوان بوده‌اند عبارت است از جشن‌
«آب پاشونک» یا «اول تووستونی (تابستانی)»
که در فراهان، اراک، محلات و بسیاری از نواحی دیگر ایران در روز اول تابستان همراه با گردهمایی و مراسم آب‌پاشی در صحرا برگزار می‌شود.
راجع به علت پيدايش جشن آب پاشونک در آغاز تابستان فرضيه های زيادي وجود دارد از جمله اینکه:
1- زماني در ايران 7 سال باران نيامد و فيروز پسر يزد گرد اول شاه ايران نگراني قحطي و مرگ و مير بود در آن زمان هيچ كس از قحطي نمرد و بعد از اولين بارندگي مردم بسيار خوشحال شدند و به نشانه تشكر از اينكه در قحطي تلفات نداشته اند خدا را شكر كردند و به روي هم آب پاشيدند.
2- در روز اول تابستان زماني كه يكي از پادشاهان ايراني (قبل از اسلام) از جنگ برمي گشت و از اين پيروزي خوشحال بود به قنات زلف آباد مي رسد هنگامي كه در كنار آب دست و رويش را مي شويد تا لحظه اي استراحت نمايد حوريه (بانوي زيبايي) در ذهنش مجسم مي شود كه مشتي آب رويش پاشيد، شاه بسيار خوشحال مي شود و او هم آب به سر وصورت همراهان مي پاشد و شادي را به صورت آب پاشونک انجام مي دهند.